هر روز از ما سوال می شود که : سلام ، حالتان چطور است؟ و ما با لبخند می گوییم ، خوبیم ، خوبم!

فلسفه ی دروغ چیست؟اینکه خود را بفریبیم یا دیگران را ؟ اینکه توضیح ندهیم چرا حالمان بد است ؟ اینکه حتی خود، به یاد نیاوریم که چرا حالِ دلمان، حالِ روحمان خوب نیست؟

ما دروغ می گوییم که راحت باشیم .

دو دروغ!

اول به خودمان و بعد به دیگران ،.

من می گویم اگر کسی حالتان را پرسید، به جای گفتن خوبم یا خوب نیستم ، جوابی ندهید.

سکوت کنید و در چشمان طرف مقابل اندکی تامل کنید.اگر انسانِ فضولی نباشد، دیگر سوالش را تکرار نخواهد کرد.دروغ ، ما را به عنوان یک انسانِ اخلاقی ، فرو می کاهد، فرقی هم نمی کند ، چه به خود دروغ بگوییم و چه به دیگران.

 

حضرت حافظ می گوید:

نقشی بر آب می زنم از گریه حالیا

تا کی شود قرینِ حقیقت مجازِ من