کیست این پنهان مرا در جان و تن

مثنوی «گنجینةالاسرار» یکی از جالب‌ترین آثار عمان سامانی دربارهٔ عرفان عاشورا است.در این مثنوی نسبتاً کوتاه، نکته‌های ظریفی از عشق و عرفان با بیانی هنرمندانه و گرم طرح شده‌است.

عمان را باید اولین شاعری نام برد که اشعار کربلایی را از قالب سوگ خارج کرد و در قالب حماسی آمیخته به عشق و روشنگری ارائه نمود. گنجینة الاسرار که نسخه کامل آن به اهتمام حمید یعقوبی سامانی منتشر شده، با این مطلع آغاز می‌شود:

کیست این پنهان مرا در جان و تن   کز زبان من همی گوید سخن
این که گوید از لب من راز کیست؟   بنگرید این صاحب آواز کیست؟
در من اینسان خودنمایی می‌کند   ادعای آشنایی می‌کند

منبع: دانشنامه ویکیپدیا

نیایش

خدایا با سخاوت آفرینندگی ات، رنج ها و دردهای بشری را کوتاه کن و با فهمِ بخشندگی ات، ما را ببخش.

خدایا ما در هنگام ضعف و درماندگی به سوی تو می آییم، تو برما ببخشای و یاریمان ده و بگذار یاد بگیریم که خدایمان همیشه با ماست.

خدایا گاهی دعا می کنیم و تو اجابت نمی کنی، این از حکمت توست، تو نیک می دانی صلاح بنده ات را.

خدایا تو را شکر می کنم به خاطر قدرت اختیاری که به  بندگانت عطا کردی تا بفهمند اگر تقصیر نکنند ،اگر یک قدم به سوی تو می آیند، تو هزاران راه درست در پیش پایشان می گذاری.

خدایا تو را شکر می کنم، برای هرروز صبح که خورشیدت طلوع می کندو عشقِ ما را به تو بیشتر و بیشتر می کند.

خدایا تو را شکر می کنم که در ضمیرِ ما فهمِ نعمت های بی شمارت را دادی ، تا بنده ات بداند سخاوتِ دستهای بخشنده ات را.

خداوندا از اینکه خلوتِ آسمان و زمین ات را با بدی هایمان، با جنگ و شورش، با ظلم و بی عدالتی بر هم زدیم، از تو عفو می خواهیم.

یا ارحم الراحمین ما را از بندگانِ خوبت قرار ده، و ما را ببخش.

دکتر شهپر شهرکی
روانپزشک