فلسفه ی داشتن ارزش ها

می توانید خود را هر موجودی تصور کنید ، ۱-موجودی که هویت انسانی در معنای کامل آن را دارد مثلا ارزش های والایی چون پرستش قدرتی بی بدیل را قبول دارد، ارزش های اخلاقی را ارج می نهد، و در کل روابط انسانی و عاطفی برایش بسیار مهم و ارزشمند هستند.
۲،-یا موجودی حد وسط که ارزش ها و ایده های خاصی برای زندگی ندارد ، اما با این ارزش های وجودی نیز کاملا نا آشنا نیست، و۳- مورد سوم می توانید موجودی باشید که هیچ درک درستی از ارزش گذاری برای اصول انسانی و زندگی ، نداشته باشید .بی مسوولیت و فاقد هر گونه وجدان یا فراخود درست شکل یافته باشید.
از مورد ۱ و ۲ در این مبحث عبور می کنم، اما گروه ۳ در این تقسیم بندی که به هیچ اصول اخلاقی و انسانی پایبند نیستند، نه تنها در رده ی موجودات دارای تفکر تقسیم بندی نمی شوند ، که صد البته باعث شرمساری وجدان آفرینشگرند. این انسانها بدترین شکل و حالت ممکن یک حیوان تولد یافته به نام انسان هستند . این حیوانات انسان نما ، نه تنها در زندگی شان چرایی و فلسفه ایی برای بهتر شدنشان مطرح نمی شود ، بلکه روز به روز در غرقاب پوچ گرایی و بی معنایی خود غرق می شوند . این طور حیوانات دوپا لیاقت اینکه حتی به چرایی خود بودن خود و چرایی هستی خود فکر کنند، ندارند.